|
|
||||||
ترجمۀ گزیدهئی از اندرزنامۀ آترپاد مهراسپند، وزیر بزرگ شاپور دوم ساسانی |
||||||
آتَرپاد مِراِسپَند وزیرِ بزرگِ شاپور دوم ساسانی بوده، چند جزوۀ رهنمودِ سیاسی و اخلاقی تألیف کرده بوده که گزیدههای یکی از آنها با نام اندرزنامۀ آترپاد مهراِسپند برای ما مانده است. من ترجمۀ گزیدههائی از اندرزهای او را در اینجا میآورم: •- کار امروز را بهفردا وامگذار، زیرا چه بسا که فردا نتوانی آن کار را انجام دهی. •- همیشه بکوش که راستکردار و راستگفتار باشی، هیچگاه از نیکوکاری روگردان مشو، و بدان که تنها چیزی که شایستۀ انسان است راستی و نیکوکاری است. •- هیچگاه فکر انتقام را بهذهنت راه مده حتی اگر که اسیر دست دشمن شوی. بهیاد داشته باش که انتقامْ سببِ آزار و رنجش و تباهی میشود، و دردی که بهسبب حسن انتقام به قلب خودت وارد میکنی درمانپذیر نخواهد بود. هیچگاه خشم خود را با انتقامگیری از دشمن فرو مَنِشان. یاد بگیر که چهگونه خشم خویش را مهار کنی و فکر انتقام را از سر بیرون کنی. بدان که کسی که دست به انتقام میزند روزی خواهد رسید که عبور از پل تلافیِ انتقام برایش دشوار خواهد بود. •- در پیشگاه دادگاه، چه شاکی باشی و چه مشتکی، جز حقیقت و راستی مگو. حقیقت و راستی به وجدان آرامش میدهد. با آوردن گواهِ عادل است که انسان از کیفرِ ناروا میرهد. کسی که برای خودش گواهی ناحق ارائه کند فرجام ناشایستی در آخرت خواهد داشت. •- در خورد و نوش همیشه حد میانه را مراعات که تا عمر دراز یابی. رعایت حد میانه در خورد و نوش تن را سالم نگاه میدارد، همچنان که مراعات حد میانه در گفتارْ روح را سالم نگاه میدارد. •- بهجای آنکه در فکر بزرگ نشان دادن خودت باشی بکوش که روحت را بزرگ کنی. کسی که در فکر بزرگ نشان دادن خودش باشد به تعادلِ روحی روانیِ خودش آزار میرساند. •- زنتان را از میان خویشان نزدیک خودتان انتخاب کنید تا دودمانتان استحکام یابد. بسیاری از دردسرها و گرفتاریهائی که بندگان خدا دچارش شدهاند ناشی از آن بوده که دختران را به پسران بیگانه دادهاند یا دخترانِ بیگانه را برای پسرانشان گرفتهاند. اینگونه بوده که دودمانها از میان رفتهاند. •- به مسافرانِ راهگذر نیکی و کمک کن. به یاد داشته باش که خودِ تو نیز شاید روزی در دیارِ بیگانه راهگذر شوی و چشمداشتِ نیکی دیدن از دیگران داشته باشی. •- کسی که بخشندگی میکند پاداش هم میگیرد، و پاداشی بیش از آنچه که داده است خواهد گرفت. •- مهمانت را بر سرِ سفره در همان جائی بنشان که خودت دوست داری بنشینی. بهترین جایها آنجا است که نیکمردی بنشیند. •- وقتی به کسی نیکی کردی با منتگذاری دلش را میازار، و وقتی به یکی کمکی کردی کمکت را با کار ناشایسته از مان مبر. •- در مواجهه با مشکلات و خطرها و دشمنانت احکام دینِ یزدانی را از یاد مبر. •- اگر بخت بهتو روی آورد ناروا شادمانی مکن، و اگر بخت بهتو پشت کرد اندوه بهخودت راه مده. •- در برابر نعمتها شکرگزار و در برابر ناملایمات صبور باش. •- زندگی را همیشگی مپندار، و همۀ تلاشت را در راه نیکوکاری بهکار گیر. •- بقای مرد و نامِ او در کارهای نیکو است که ماندگار میشود، ولی کارهای بد پس از وی بدنامی برایش برجا میگذارد. •- بدان که گفتار و رفتار و کردار نیکو است که زنده میماند، و مهمتر از همه کردار نیکو است. •- بدی را با بدی پاداش مده، و بدان که آدمِ بدکار ثمرۀ بدی خودش را خودش بهدستِ خودش خواهد چید. برای آنکه بتوانی چنین باشی، نیکاندیشی را در ذهنت جاگزین کن و همیشه آنرا راهنما و الگوی خودت قرار بده. آیا دیدهای که کسی بدی را با بدی پاسخ داده باشد و سرانجام پشیمان نشده باشد؟ •- نیکی کن صرفًا به آن سبب که نیکی خوب است. نیکی خوب است زیرا حتی بدکاران نیز نیکی را دوست میدارند. •- هرچه را بر خودت نمیپسندی بر دیگران روا مدار. •- اعتراف به خطاهای خودت در برابر داورانِ دیندار را دونِ شأن خودت مشمار؛ زیرا چنین کاری سبب میشود که از خطا پاک شوی و نیکوکاری پیشه کنی. •- تو فقط یک نام داری و آن «انسان» است. آنچه که به تنت تعلق دارد را به تنت بده، و آنچه به روحت تعلق دارد را به روحت بده. هم در پرورش تنت بکوش و هم در پرورش روحت. هم تنت را شاد کن و هم روحت را. •- وقتی حقِ خودت را از کسی میگیری در نظر داشته باش که آلوده به گناه نشوی. همیشه بکوش که بهترین و شایستهترین کار را انجام دهی. اگر از کسی خشمگین شدی مبادا که به او آزاری برسانی. بههنگامِ گرفتن حق خودت با مردم تقلب مکن. •- چهار چیز است که برای انسانها زیور است: یکی شهامت همراه با شجاعت؛ دیگر تدبیر همراه با دانش؛ سوم ثروت همراه با سخاوت؛ و چهارم گفتار نیک همراه با کردار نیک. شهامت بدون شجاعت باعث مرگ میشود؛ تدبیر بدون دانش همچون نقشی بیروح است؛ ثروت بدون سخاوت همچون گنج اهریمن است؛ و گفتار نیک بدون کردار نیک نشانۀ بیاعتقادی است. •- نشانۀ بیایمانی پنج چیز است: یکی آنکه تظاهر به نیکوکاری میکند ولی کردارش در نهانْ بد است؛ دیگر آنکه خود را پاکدامن نشان میدهد ولی مرتکب گناه میشود؛ سوم آنکه مردم را به نیکوکاری دعوت میکند ولی خودش از ارتکاب معاصی ابا ندارد؛ چهارم آنکه در رفتار با دیگران نیرنگ میکند؛ پنجم آنکه گفتار و رفتار و کردارش با هم سازگاری ندارد. •- سخنی که سودی برای خودت یا دیگران در بر ندارد را بر زبان میاور مگر وقتی که بخواهی مزاحی بکنی و دیگران را شاد بداری. •- بدان که تقوا نگهبان زبان است. •- میوۀ تن فرهنگ و رفتار متمدنانه است. •- پاداش تقوا بهشت و دریافت ثمرۀ کارهای اینجهانی است. •- شجاعت باید همراه با تقوا باشد، تقوا باید همراه با دانش باشد، دانش باید همراه با تجربه باشد. •- نام نیک برای انسان احترام میآورَد. •- خوشی و شادی فقط وقتی حاصل میشود که انسان از چیز یا کسی در بیم نباشد. •- هر کاری را باید در زمان و مکان مشخص و معینِ خودش انجام داد تا ثمرِ درست بدهد. •- هر سعادتی که در این دنیا نصیبت شد دیگران را نیز با خودت شریک کن تا شکر نعمت را در پیشگاه ایزدان بهجا آورده باشی. •- هر نیکیئی که به دیگران میکنی پاداشش از ایزدان بخواه نه از مردم؛ و بدان که پاداش هر کار نیکی را به وقت خودش دریافت خواهی کرد. •- زمین را آباد کن، کار نیک کن، و بدان که انسان برای آباد کردنِ زمین زنده است. •- آب را آلوده مکن که گناه بزرگی است؛ به جانوران اهلی آسیب مرسان که گناه بزرگی است؛ به سگ آزار مرسان که گناه بزرگی است. اینگونه است که تو راه خودت به سوی بهشت را هموار خواهی کرد. •- دروازۀ خانهات را بر روی مردمْ گشوده بگذار و مردمی که از دوردست میآیند را در خانهات مهمان کن و بهآنها نیکی کن. کسی که دروازۀ خانهاش را باز نمیگذارد و نیکی به دیگران نمیکند دروازۀ بهشت را بر روی خودش بسته خواهد یافت. •- برای حفظ و بالا بردن سنتهای فرهنگی و تمدنی کوشا باش، بهترین رفتارها را در پیش گیر که ثروتْ این است، خوشبختی این است، حمایت از فشارهای روحی این است، و آرامش و اطمینانِ قلبی این است. •- وقتی چیزی میآموزی آن را با تجربۀ عملی استوار بدار؛ زیرا کسی که بسیار میداند ولی کم عمل میکند مرتکب خطا میشود. کسی که دانش آموخته است ولی دانشش را با کارهای نیک به محکِ آزمایش ننهاده است انسان ناعادل است و آنچه آموخته است سبب بیایمانیش میشود. •- هیچ کس را در هیچ زمانی مسخره مکن، زیرا کسی که دیگران را مسخره میکند خودش مسخرۀ دیگران میشود و بدنام میگردد. •- در مجالسی که مردانِ دانا حضور دارند حاضر شو و از آنان اندرز بگیر. کسی که در چنین مجالسی حاضر میشود هم بسیار چیزها میآموزد و هم کسب اعتبار و حیثیت میکند. •- از دروغ بپرهیز، که دروغ بزرگترین گناه است. •- وقتی مرتکب خطائی شدی حتی یک لحظه بدون اعتراف بهخطا مگذران تا دینِ مزداپرستانْ دشمن تو نباشد. •- تنِ انسان مردنی است ولی روحِ انسان جاویدان است. نیکوکاری کن و روح خویش را بپرور؛ زیرا آنچه ماندگار است روح است نه تن. به بهای پرورش تنِ خویش روحت را آزار مده. همیشه بهیاد داشته باش که زندگیِ تو عاریتی و زودگذر است. هیچ کاری انجام مده که باعث آزار تنت و رنجش روحت شود. •- تقوا پیشه کن و فکر گناه به خودت راه مده. هیچگاه به کسی دروغ مگو. هیچگاه سوگند مخور و به کسی سوگند مده، چه راست و چه دروغ. •- بدان که انسان در این دنیا جاویدان نخواهد ماند، لذا انسان باید در پرورش روح خویش کوشا باشد. •- برای آنچه که بر تو رفته است اندوه مگذار؛ و برای آنچه که هنوز نهآمده است در اندوه مباش. •- در اعتماد به شاهان و شاهزادگان احتیاط بهکار ببر. خودت را بندۀ دیگران مکن. از خشمآوران دوری گزین. از زورمندانی که خشم میگیرند یا فکر انتقام در سر میپرورانند دوری گزین. همیشه و در همهحال به عنایت ایَزدان امیدوار باش. •- راز خودت را به کسی که زبانش را نگاه نمیدارد مگو. با مردِ بدخُلق به سفر مرو. به سخنان دروغگویان گوش مده. مشتاق آن مباش که دیگران را به کیفری برسانی. •- دوستانت را از میان مردانِ باتجربه و بافرهنگ و باهوش و خوشرفتار و باشخصیت و باتدبیر انتخاب کن. همیشه بکوش که دوستیهای کهنه را نو کنی، و بدان که دوستان کهنه همچون شراب کهنهاند. •- نام بلند را در کارهای نیک جستجو کن. •- از گناه دوری کن تا از بیم و هراس به دور باشی. •- یکزبان باش تا دیگران به تو اعتماد کنند. راستگوئی پیشه کن تا دیگران به تو اعتماد کنند. متواضع باش تا دوستانت بسیار شوند. •- هیچگاه خودت را ستایش مکن ولی همیشه کارهای نیکت را ستایش کن تا بهدیگران نیکوکاری بیاموزی. •- سخاوتمند باش که سخاوت کلید بهشت است. •- بهیاد داشته باش که ملک و مال همچون پرنده است که هر لحظه بر شاخی مینشیند، ولی نیکنامی است که با تو ماندگار خواهد بود، و تقوا است که ثمرش جاودانی است. •- فرزندت را از خُردسالی به دبستان بفرست، زیرا آنچه او در کودکی میآموزد همچون نقشِ نازدودنی در ذهنش خواهد ماند. |
||||||
|
||||||
ترجمۀ امیرحسین خنجی |
||||||