ترجمۀ بخشی از متن رهنمودنامۀ سیاسی طاهر پوشنگی معروف به‌طاهر ذوالیمینی، به پسرش عبدالله، برای ادارۀ امور کشور و رعایا و کارگزاران

 

 

تقوای خدای بی‌همتا را پیشه کن و همواره او را ناظر بر کار خویش بدان و خوف او را از دل بیرون مکن. شب و روز نگهبان رعیتت باش. از امکانی که خدا به‌تو داده است برای زندگی اخرویت بهره بگیر، همواره به‌یاد معاد و فرجام اخروی باش و بدان که در برابر الله خواهی ایستاد و باید که به‌او پاسخ دهی. چنان کن که الله همواره پشت‌بان تو باشد و روزِ قیامت تو را از کیفر و شکنجه در امان دارد. بدان‌که الله تعالٰی به‌تو نیکی کرده و تو را مکلف ساخته که با بندگانش به‌نیکی و دادگری رفتار کنی و احکام او را در میان آنها به‌اجرا درآوری. او بر تو مقرر کرده که در امور رعیت که به‌تو سپرده است نیک‌رفتار و مهرورز باشی، جان و مال و ناموس رعیت و مرزهای کشور را به‌شایستگی پاسدار باشی، جاده‌ها را امن داری، و وسائل امنیت و آرامش وآسایش بندگانش را فراهم آوری. بدان‌که الله تعالٰی دربارۀ این امور از تو بازخواست خواهد کرد و برای هر کاری که از تو سرزده باشد با کیفر یا پاداشِ او مواجه خواهی شد. فکر و خرد و دیده و دلت را بر این‌کار بگمار، و مبادا که امور دنیایی از این‌راه بیرون ات‌ببرد. بکوش که نخستین چیزی که به‌آن پابندی ورزی و کردارت را با آن بسنجی التزام به احکامی باشد که الله عَزَّ وَجَلّ مقر کرده است. بر ادای نمازهای پنج‌گانه استوار باش و مردم را به‌آن پابند کن تا به‌جماعت بگزارند؛ نمازها را در وقتش برگزار کن، همۀ آداب نماز را مراعات کن، وضو را به‌بهترین نحوی بگیر، ذکر الله را بسیار بر زبان بران، قرآن را به‌نوای خوش بخوان، رکوع و سجود و تشهد را به‌تمام و کمال انجام بده، با نیت صاف به‌نماز ایست، و جماعتی که با تو و فرمان‌برِ تو هستند را بر این شیوه تشویق کن و بدان که الله تعالٰی گفته «نماز از زشتکاری و انجام کارهای ناپسند بازمی‌دارد».

به سنتهای رسول الله پابند باش و مردم را وادار تا به‌آنها پابندی ورزند. گامهای نیکانِ پیشینه (سلفِ صالح) که پس از پیامبر آمده‌اند را دنبال کن. هرگاه امر مهمی برایت پیش آمد با تقوای الله و بهتری‌طلبی و پابندی به احکامی که او فرستاده است از الله استعانت بجوی. به‌آنچه از امر و نهی و حلال و حرام در قرآن آمده است پابند باش، به‌اخبار و آثاری که از رسول الله رسیده است توجه داشته باش، و به‌انجام احکام الله عَزَّ وَجَلّ که بر تو مقرر شده است کوشا باش. در آنچه که دوست می‌داری یا دوست نمی‌داری هیچ‌گاه از عدالت‌ورزی خسته مشو چه دربارۀ نزدیکان باشد و چه دربارۀ دوران.

فقه و اهل فقه و دین و حاملان دین را ارجمند بدار، کتابِ الله و کسانی که بر اساس کتابِ الله عمل می‌کنند را ارجمند بدار، زیرا زیباترین چیزی که انسان را زیور می‌دهد فقه دین و کوشش در طلبِ فقه و شناختِ اموری است که انسان را به الله نزدیک می‌کند؛ فقه و علم دین است که به‌سوی خیر رهبر می‌شود و امر به‌خیر و نهی از معاصی و خطاها می‌کند. شناختِ الله و شناخت عظمت و جلال او است که بنده را در روزِ قیامت به‌درجات والا می‌رساند و در دنیا باعث کسب احترام می‌شود. از این‌راه است که تو احترام مردم را کسب می‌کنی و هیبت از قدرتِ خویش را در دلها می‌نشانی و مردم به تو اعتماد می‌یابند و دلهاشان به‌تو آرام می‌گیرد.

بدان که انصاف و میانه‌روی در امور دنیا عزت می‌آورَد و از معاصی بازمی‌دارد و به‌تو در راهِ اصلاح امور یاری می‌رساند و کارگزاران و رعایایت را به‌راه اصلاح درمی‌آورد. انصاف و میانه‌روی بورز تا امورت به‌کام شود و توانت افزون گردد و رعایایت از خاص و عام اصلاح شوند. همواره در همۀ امورت الله را در نظر داشته باش، که اگر چنین کنی رعیتت به‌ فرمان‌بری از تو پابندی خواهند ورزید.

هیچ‌کدام از کارگزارانت را بر اساس بدگمانی و پیش از آنکه یقین یابی که خطائی مرتکب شده است برکنار مکن، و بدان که بدگمانی و واردآوردن تهمت به‌بی‌گناهان از خطاهای بزرگ است. همواره نسبت به‌کارگزارانت خوش‌بین باش و بدگمانی را از خودت دور کن؛ که اگر چنین کنی آنها یاورانت خواهند بود. مبادا که شیطان تو را وسوسه کند که بر کارگزارانِ بی‌گناه خویش بدگمان شوی، که اگر چنین کنی هم قدرت خویش را کاسته خواهی کرد و هم لذت زندگی را از خودت و دیگران دور خواهی کرد. خوشبینیْ مایۀ نیرومندی وآرامش است و سبب می‌شود که محبت تو در دلها ریشه بدواند و امور کشور به‌دلخواه تو به‌درستی پیش روَد. ولی البته نباید که خوش‌بینی به‌کارگزاران مانع کَندوکاو در امور ملک و ملت و نظارت بر کارکردهای مسئولانِ امور باشد. چنان باش که نظارت مستقیم بر کارهای اولیای امور و اطلاع از اوضاع و احوال رعایا و کوشش در برآوردن خواسته‌های رعایا و اصلاح امورِ آنها اولین و آخرین هَمّ و غمّ تو باشد، که دین به‌این‌راه برپا داشته می‌شود و سنت به‌این‌راه زنده می‌ماند.

در همۀ این امور نیتت را صافی کن، همواره خویشتن را بر جادۀ صواب بدار، و فراموش مکن که هرچه در کشور اتفاق افتد مسئولش در برابر الله تعالٰی توئی. الله تعالٰی دین را نگهبان و مایۀ عزت قرار داده است و هرکه از آن پیروی کند و به‌آن پابند باشد را بلند می‌کند. با کسانی که زیر ادارۀ تو هستند به‌دین‌داری و راه هدایت رفتار کن. مسئولانِ امور را همواره بر دین‌داری و دادگری بدار؛ حدود الله را نسبت به‌کسانی که مرتکب جرم و جنایت می‌شوند به‌درستی اجرا کن و همواره بکوش که کیفرها با بزهها تناسب داشته باشد و از دست تو به‌کسی ستم نشود. از دست نهادن اجرای احکام الله سبب می‌شود که خوش‌بینی مردم از تو کاسته شود. بر سنتهای شناخته شده برو و از بدعتها و موارد شک دوری کن تا دینت سالم و شخصیتت پابرجا بماند.

چون پیمانی ببندی بر آن استوار بمان و چون وعده‌ئی بدهی وفادار باش؛ دیدگانت را بر عیبهای کارگزارانت ببند و همواره اغماض‌گر باش؛ زبانت را از دروغ و از تهمتِ ناروا بازدار و دروغگویان و بدگویان و دورویان را از خودت دور کن و بدان‌که بزرگترین آسیبی که به‌کشورداری وارد می‌آید از دروغ و دروغ‌گویان خواهد بود، زیرا دروغ سرآمدِ همۀ رذیلتها است، و تهمتِ ناروا و بدگویی از دیگران در انتهای آن است. کسی که از دیگران بدگویی می‌کند نه خودش رستگار خواهد شد و نه کسانی که از آنها بدگویی کرده است. و هرکه سخن بدگویان را بنیوشد فرجام پسندیده نخواهد داشت.

اهل صدق و صلاح را دوست داشته باش، بزرگان را همواره در راه حق یاری کن، ضعیفان را از نظر دور مدار، به نزدیکانت نیکی کن، و در همۀ اینها تنها خشنودی خدا و ثواب اخروی را خواهان باش. از ستم و بدپنداری بپرهیز و ذهنت را از آن پاک بدار و به‌رعیتت نشان ده که دارای چنین خصلتهائی نیستی. همواره بکوش که در برابر رعیتْ نیک‌سیرت بمانی و دست به‌کاری مزن که نظر مردم از تو برگردد؛ با رعیت دادگری کن که دادگری آرامش و آسایش را برای رعیت به‌ارمغان خواهد آورد.

چون خشم بر تو مستولی شود خویشتن‌دار باش و بردباری و وقار را از دست منه و به خویشتن مغرور مباش؛ سخت‌گیر و خودخواه و خودبین مباش. مبادا با خود بیندیشی که مسلط‌ای و حق داری که هر کاری بکنی؛ و بدان‌که چنین اندیشه‌ئی دلیل بی‌تدبیری شخص و بی‌ایمانی او به الله تعالٰی است.

برای اجرای فرمانهای خدای یکتا اخلاص داشته باش، به‌یاد داشته باش که همه‌چیز ازآنِ خدا است، سلطنت را به‌هرکه خواهد دهد و از هرکه خواهد ستانَد. آنچه که سبب زوال قدرت می‌شود کفران نعمت خدا ­یعنی بیدادگری­ است. اگرنیک بنگری خواهی دید که کارگزاران دولت و کسانی که دستشان در امور دولت باز است بیش از هر کسی در معرض زوال نعمت و فرود آمدن خشم بر سر خویش‌اند، و اگر نعمتهای الله را کفران و احسانِ او را فراموش کنند و آنچه که الله تعالٰی از فضل خویش به‌آنها داده است را وسیلۀ زورگویی قرار دهند زود باشد که نعمت را از دست بدهند و با خشم مواجه شوند.

برای گردآوریِ مال حریص مباش، و بکوش که آنچه برای خودت می‌اندوزی تقوا و نیکوکاری و دادگری و اصلاح حال رعیت و آبادسازی باشد. همواره گوشَت را بر روی فریادِ فریادخواهان گشاده دار. بدان‌که اموال با جمع شدن در خزانه ثمر ندهد بلکه ثمرش آن است که در راه اصلاح حال رعیت و مواظبت بر حقوق آنها و برطرف کردن حاجتهاشان قرار گیرد؛ چه در این‌صورتْ اموال افزوده می‌گردد و در راه درست صرف می‌شود و امور عامه اصلاح می‌گردد و زیور سلطنت می‌شود و روزگارْ خوش می‌گردد و بر قدرت می‌افزاید. هدفت آن باشد که اموال را در راه خدمت به‌دین و دین‌داران صرف کنی؛ و بخشی نیز صرف بهبود حالِ رعایای امیرالمؤکنین کنی زیرا این مالها حقِ آنها است؛ و بهرۀ رعیتت را نیز باید از این مالها بدهی و صرف اموری کنی که امور و معاش آنها را اصلاح کند. اگر اصلاح حال رعیت و آبادسازی را وجهۀ همت خویشتن قرار دهی نعمت بر تو خواهد ماند و الله تعالٰی نعمت خویش را بر تو افزون خواهد کرد و در گرفتن مالیات مقرره از رعیت نیز تواناتر خواهی ماند؛ زیرا اگر گرفتن مالیات به‌خاطر آن باشد که رعیتْ مشمول احسان تو باشد همگان در فرمان‌بری از تو و اجرای فرمانهایت خشنودی نشان خواهند داد.

بکوش که در آنچه که برایت بیان کردم پابندی ورزی، و بکوش که نیکیهایت بزرگ شود، و بدان که از مالْ همان خواهد ماند که در راه خدا صرف شود. همیشه از سپاسِ سپاسگزاران قدردانی کن و به‌آن پاداش بده.

مبادا که دنیا و امور مهم دنیا تو را از آخرت در غفلت دارد و به‌آنچه که بر تو واجب است کم‌بهایی دهی؛ زیرا کم‌بها دادن به‌اینها باعث کم‌عملی می‌شود، و کم‌عملی به هلاکت خواهد انجامید. بکوش که کردارت برای خشنودیِ الله و حصول ثواب باشد؛ زیرا الله سبحانه و تعالٰی نعمت خویش را به‌تو ارزانی داشته و تو را شامل فضل و مرحمت خویش کرده است. شکرگزارِ او باش، به‌او توکل و اعتماد کن تا تو را بیش از پیش شامل عنایت و فضل خویش سازد. بدان که الله تعالٰی هرکس را به‌اندازۀ قدردانیش از نعمتهای او پاداش می‌دهد.

دینِ کسی را کم‌ارج مشمار، به حسدورز توجه مکن، به تبهکار رحم مکن، به ناسپاس نیکی مکن، با دشمن مدارا مکن، سخنِ سخن‌چین را باور مکن، به خیانتکار اعتماد مکن، فاسق را به‌کاری مگمار، دنبال گمراهان مرو، ریاکار را دوست مداشته باش، کسی را حقیر مشمار، بی‌نوای خواهندۀ کمک را ازخود مران، به باطل مگرا، به کسی که مردم را با مسخره کردنِ دیگران می‌خندانَد دل مده، بر وعده‌ئی که می‌دهی استوار بمان، هیچ‌کس را هراسان مکن، کاری که نشانۀ نادانی است انجام مده، خشم مگیر، با تجملات راه مرو، در طلب آخرت کوتاهی مکن، روزگار را با عتاب از خود رد مکن، از ستمگر به‌خاطر هراس از توانش یا به‌خاطر چشم‌پوشی از ستمش درمگذر، ثواب آخرت را در دنیا مجوی، همیشه در کارهایت با فقیهان مشورت کن، خودت را به‌بردباری عادت بده، نظر تجربه‌مندان و بخردان و کاردانان را بگیر، در کارهایت با اهل ذمه مشورت مکن و به‌پیشنهادهای آنها گوش مده زیرا زیانشان بیش از سودشان است.

در امور رعیتت هیچ چیزی زیانمندتر از بخیلی و حرص نیست. اگر حریص باشی بسیار می‌گیری و اندک می‌دهی؛ و اگر چنین باشی امورت برای مدت درازی استقامت نخواهد یافت. محبت رعیت با خودداری از گرفتن اموالشان و زور نگفتن به‌آنها به‌دست آید. صفای فرمان‌بران و دوستان نیز با نیکی و احسانی که به‌آنها ورزی پاینده مانَد… …

در هر بخشی از کشور بازرسِ امین و مورد اعتماد بگمار تا تو را از کارهای کارگزاران باخبر دارند و چنان شود که انگار خودت مستقیمًا ناظر کارهای هرکدام از کارگزاران‌ای و همۀ اقداماتشان را زیر نظر داری. اگر خواستی که امری را به‌او واگذاری اول دربارۀ عاقبت آن امر اندیشه کن، و تا اطمینان نیابی که انجام آن‌کار به‌صلاح کشور و رعیت است دست به‌اجرایش مزن.

از مشورت با اهل بصیرت غافل مباش و بدان‌که چه بسا انسان تصمیمی بگیرد که گمان کند درست است ولی پیروی از هوا باشد و اگر دربارۀ پی‌آمدهای آن نه‌اندیشد نابودیش در آن خواهد بود.

در هر کاری تدبیر و احتیاط را مراعات کن. هیچ کار مهمی را به‌فردا وامگذار، و بدان که فردا نیز کارهائی پیش آید و آنگاه مجبور شوی که دو کار مهم را یکجا انجام دهی.

همواره آزادگان و بزرگان را با خود بدار، و چون یقین یافتی که نسبت به‌تو یک‌روی‌اند و تو را دوست می‌دارند و در نصیحت و مشورت با تو همکاری می‌کنند آنها را برای مشاورت برگزین و به‌آنها نیکی کن.

به‌بزرگانِ خاندانهای شریف که به‌حاجت افتاده‌اند سرکشی کن و بکوش که حاجتشان را برآورده سازی و اوضاعشان را اصلاح کنی. در کنار این، لحظه‌ئی از نظر در امر نیازمندان و فقیران و مسکینان و کسانی که توانایی دادخواهی ندارند و سرکوفتگانی که نمی‌دانند حقشان را چه‌گونه بستانند غفلت مورز، و برای خبرگیری از حال و وضعِ اینها و رسیدگی به‌امورشان افراد شایسته و پارسا بگمار و به‌آنان بفرما که حاجتهای آنان را به‌تو برسانند تا بتوانی به‌دادشان برسی. افراد بی‌درآمد و یتیمان و بیوگان را دریاب و برایشان مقرری از بیت‌المال تعیین کن تا خدا تعالٰی زندگی‌شان را توسط تو اصلاح کند و بر تو برکت و رحمت فرو ریزد. زیان‌دیدگان را از بیت‌المال کمک کن، برای بیمارانْ جایگاههای شایسته بساز و پزشکانی را به‌مداوای آنها بگمار و کسانی را به خدمتشان بدار که از آنها مواظبت کنند تا بهبودی یابند…

تا می‌توانی راه رسیدن مردم به‌خودت را باز گذار و مردم را با خوش‌رویی بپذیر و به نگهبانان بگو که با آنها خوش‌رو باشند، و دربرابر خواسته‌هاشان بردبار باش…

 

 

 نیز، طاهر در این سفارشنامه رهنمودهائی دربارۀ ارتش و دستگاه قضایی و دستگاه مالیاتی و در برخورد با مشکلات به عبدالله داده است. طبری نوشته که بسیار کسان از روی این سفارشنامه نسخه‌برداری کرده بودند و پخش شده بود، و چون نسخه‌ئی از آن به‌دست مأمون رسید و برایش خوانده شد فرمود تا نسخه‌اش را برای همۀ کارگزاران دولت بفرستند که آن‌را در کشورداری و ادارۀ امور رعایا راهنمای خود قرار داده براساس آن عمل کنند

 

 

ترجمۀ امیرحسین خنجی

 

www.irantarikh.com